شهدای شهرستان ورزنه-تدبیر

خدمتی بسیار ناچیز به شهدا توسط تدبیر

شهدای شهرستان ورزنه-تدبیر

خدمتی بسیار ناچیز به شهدا توسط تدبیر

شهدای شهرستان ورزنه-تدبیر
او از همه ی هستی اش برای دفاع از دین و آسایش امروز ما گذشت
ما در مقابل از خودگذشتگی او چه پاسخی داریم؟؟؟

این وبلاگ توسط پایگاه خبری تحلیلی تدبیر ورزنه راه اندازی شده و هدف آن معرفی شهیدان شهرستان ورزنه می باشد.
باشد که شود مقبول شهدا
بایگانی
نویسندگان

در شب تاریک و ظلمانی همه ی ستاره ها می درخشند و نور افشانی می کنند. تاریکی شب را می شکافند و نور امید می پراکنند. امّا بعضی از ستاره ها درخشش بیشتری دارند. از بین شهدای ورزنه شهید حبیب اله ترابی جلوه ی خاصّی دارد. او مبارزی تمام عیار بود. جنبه های گوناگون مبارز در او مجسم بود. شیفتۀ عدالت بود و همیشه از عدل وداد سخن می گفت. همیشه غولهای اقتصادی را زیر سؤال می برد. از نظر آگاهی های سیاسی در شهر ورزنه بی نظیر بود. در زمینه مبارزه با تحریفاتی که گریبانگر اسلام شده بود، نیز فعالیّت می کرد و به همین خاطر مانند سایر بزرگان از طرف نا آگاهان، دشمنان و دوستان نا آگاه هدف انواع و اقسام تهمت ها قرار می گرفت. امّا او راه خود را ادامه می داد. عقیده داشت شرت رزم و مبارزه با استکبارگران شرق و غرب، آگاهی و شناخت است.
 شهید حبیب اله ترابی در سال 1343 در یک خانواده ی روحانی و مستضعف متولد شد او فرزند حجت الاسلام ولمسلمین حاج شیخ محمد علی ترابی بود. مرحوم شیخ محمد علی ترابی از روحانیون زحمتکشی بود که عمری را در شهر ورزنه صرف ارشاد و هدایت مردم وعظ و تبلیغ احکام اسلامی نمود و از مخلصان پاکدل اهلبیت (ع) بود این روحانی در سال 1365 به رحمت ایزدی پیوست روحش شاد باد.
و امّا شهید ترابی در سال 1377 روانه ی دبستان شد و پس از طی دوره ی ابتدایی به علت عدم امکانات برای ادامه تحصیل در ورزنه و مشکلات مالی نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد و جهت کمک به خانواده و گذران زندگی به فعالیت پرداخت با شروع نهضت اسلامی بر علیه طاغوت، شور و شوق دیگری یافت و به افشاگری و آگاه کردن مردم پرداخت چندین بار برای شرکت در تظاهرات به اصفهان تهران رفت و اعلامیه ی امام را از تهران و اصفهان به ورزنه می آورد و مخفیانه پخش می کرد و به همین جهت برخی نا آگاهان وی را خرابکار خواندند ولی هدف والایش برتر از آن بود که آن را از ایفای نقش اساسی خود باز دارد. در جریان ورود امام به تهران رفت تا از نزدیک خروج دیو و ورود فرشته را مشاهده کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به منظور حفاظت از دست آورد های  انقلاب اسلامی به عضویت سپاه در آمد و مدتی بعد از طرف سپاه پاسداران اصفهان به چابهار اعزام شد در خرداد 1359 در یک درگیری با اشرار در حالی که راننده ی یکی از خود رو های سپاه بود از ناحیه ی پیشانی شکم و کتف  مجروح شد مدتی در بیمارستان های زاهدان و اصفهان و تهران بستری بود و در حالی که هنوز بهبودی کامل نیافته بود دوباره به محل مأموریت شتافت تا با سوداگران مرگ بجنگد و این مبارزه کمتر از مبارزه نظامی علیه متجاوزین خارجی نیست زیرا در حمله ی خارجی انقلاب از بیرون در خطر است و دشمن آشکارا به نبرد می آید امّا این قاچاقچیان از پشت خنجر بر حنجره ی انقلاب می زنند و هدفشان این است که از یک ملتی انقلابی، ملتی ترسو و سازش پذیر و معتاد به سازد. از این جهت مبارزه با این اشرار بعضی اوقات در اولویت می باشد شهید ترابی در این جبهه می جنگید وقتی هم که در ورزنه بود به مبارزه سیاسی می پرداخت خصوصاً در مورد رسوا ساختن بنی صدر بر علیه فعالیت های بسیاری نمود و در این زمینه هم انواع و اقسام تهمت ها را شنید سر انجام شهید ترابی در تاریخ 23/1/60 و ساعت 20 در یک درگیری مسلحانه در جاده خاش –سراوان بلوچستان با اشرار، شربت شهادت نوشید و به لقاء الله پیوست.
از خصوصیات این شهید این بود بهای زیادی به شناخت صحیح و آزادی تفکّر می داد و همیشه در جمع دوستان آن را مطرح می ساخت. به امید اینکه نکات برجسته ی این شهید و اقاید او الگویی برای ما باشد و در ادامه ی مبارزه با دشمنان انقلاب اسلامی مد نظر بگیر.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی